ندای اسلام در غرب

سید اباذر واحدی متولد سال 1363 در شهر مقدس قم است . او توانست به فضل الهی جزء اولین حافظان قرآن پرورش یافته در موسسه جامعه القرآن الکریم باشد که در مدت 9 ماه کل قرآن را حفظ نماید . وی از صدای زیبایی در تلاوت ترتیل و تحقیق قرآن برخوردار است . لذا جزء قاریان و حافظان منتخب برنامه ترتیل خوانی حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) در ماه  رمضان بود که برنامه ایشان به صورت مستقیم از شبکه سوم سیما پخش می شد.

او در طلب نوشیدن جرعه های علم اهل بیت (علیهم السلام) ، پس از اتمام حفظ قرآن ، پا به حوزه علمیه نهاد و با احساس نیاز به تبلیغ در فضای خارج از کشور در سال 1389 به ایلت متحده آمریکا سفر کرد و اکنون کار تبلیغ تشیع را در آنجا به انجام می رساند.

مختصری از سابقه قرآنی خودتان بفرمائید .
به فضل الهی در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم و... 

 از کودکی با قرآن انس داشتم ، از سن 10 سالگی به صورت حرفه ای به تلاوت قرآن می پرداختم و با آشنایی با موسسه جامعه القرآن الکریم در این موسسه زیر نظر اساتید : سید محمد مهدی طباطبایی ، احمد دباغ و علی ربانی به حفظ قرآن پرداختم . حضور در محضر استاد دباغ تاثیر زیادی در قرائت ترتیل من و پرورش توان حضور در مسابقات داشت . در 14 سالگی حفظ کل قرآن را تمام کردم و پس از آن وارد حوزه علمیه شدم .

قرائت قرآن را در پیش کدام یک از اساتید گذراندید.
اساتید : احمد ابوالقاسمی ، سید رضا محمدی و خداوردی از اساتید قرائت من بودند.

شما قبل از اینکه به سمت حفظ قرآن بیابید ، از قاریان قرآن بودید ، انگیزهاتان از حفظ قرآن چه بود ؟
از همان دوران کودکی هنگامی که قرآن می خواندم ، دوست داشتم معنای آیات را هم بدانم ، قرآن مانند یک دوست همیشه همراه من باشد و  هرگاه نیاز به راهنمایی و کمک داشتم از آن کمک بگیرم ، این مسئله جز از طریق حفظ قرآن امکان پذیر نبود . حافظ قرآن آیات الهی را در ذهن دارد و لذا اگر ترجمه و تفسیر آن را بخواند ، این ترجمه و تفسیر ، هم گام متن آیه شده و در ذهن او می ماند . قرآن نیز در همه حال همراه و رفیق اوست پس چه دوست و هم نشینی بهتر از قرآن چنان که امان علی (علیه السلام) فرمود : ((لِیَکُن سَمِیرُک القُرآنَ )) غرر الحکم ص 111

برنامه شما برای نگهداری محفوظاتتان چیست ؟
روزی دو جزء از حفظ می خوانم و سعی می کنم همیشه تسلط خوبی بر محفوضاتم داشته باشم . این مطلب که یک طلبه شیعه حافظ قرآن باشد ، در کشور آمریکا که وهابیت فعالیت زیادی دارد ، از اهمیت فراوان برخوردار است . چرا که مبلغین وهابی می گویند شیعه از قرآن دور است . حافظ قرآن ندارد به خصوص طلبه ها و عالمانشان حافظ قرآن نیستند . برای همین هر روز برای من مثل روز مسابقه است و باید آمادگی کامل داشته باشم تا در مقابل این توطئه مخالفان تشیع باشم . البته غیر از این مطلب به صورت شخصی چنان علاقه ای به قرآن دارم که نمی خواهم ، از حفظ خواندن این کتاب آسمانی با کم تکرار کردن آن ، از دستم برود .

مسئولیت فعلی شما چیست ؟
الان در شهر فرزنو ایلت کالیفرنیا مسئول مرکز بین المللی قرآنی اسلامی فاطمیه و نیز مسئول دارالقرآن مرکز اسلامی صبا می باشم .

برنامه های قرآنی که در آن مراکز دارید چیست ؟
روخوانی – روانخوانی ، تجوید ، حفظ و در آینده هم آموزش صوت و لحن را خواهیم داشت . در کنار این برنامه های آموزش اعتقادات ، اخلاق اسلامی ، احکام ، مشاوره ، نماز جماعت و سخنرانی هم دارین . در شیوه آموزش علاوه بر روش کلاسی از روش چهره به چهره و حضور در خانه مخاطبان هم استفاده می کنیم و البته به این برنامه ها در ماه مبارک رمضان برنامه های جزء خوانی ، دعای افتتاح ، کارگاه آموزشی احکام و اعتقادات و افطار هم افزوده می شود .

آیا با سایر مراکز اسلامی در سایر شهرها و ایالت ها هم ارتباط دارید ؟
بله به طور طبیعی برای تبادل نظر ارتباط دارین و گاهی برای سخنرانی و تدریس به سایر شهرها هم دعوت می شوم .

اگر امکان دارد چند خاطره از برنامه ها و سفرهای خود بیان بفرمایید .
اولین خاطره من مربوط به روز اول حضور در مراکز اسلامی بود که در آن روز فقط مشغول پاک کردن گرد و خاک از قرآن ها و رحل ها شدم که مدت ها بود استفاده نمی شد .

خاطره دیگر مربوط به سفری می شد که به تگزاس داشتم که 4 ساعت در هواپیما بودم ، در این مدت همراه من کتاب نهج البلاغه بود که آن را باز کردم و مشغول مطالعه شدم ، خانم جوانی که در ردیف صندلی من بود ، از نام و محتوای کتاب نهج البلاغه سوال کرد . وقتی کمی در مورد شخصیت مولا علی (علیه السلام) و محتوای چند جمله از نهج البلاغه برای او توضیح دادم . بسیار علاقمند شد و در مورد اسلام شروع به پرسش کرد و در نهایت گفت می خواهم مسلمان شوم . شهادتین را برایش گفتم و مژده اش دادم که الان به دین اسلام مشرف شده است . البته این هشدار را هم به او دادم که شما در ظرف 4 ساعت به اسلام علاقمند شدید ، ممکن است در زمانی دیگر از دین و آیین دیگری خوشتان بیاید ، پس لازم است ، تحقیق تان را در مورد اسلام و تشیع کامل کنید تا با اعتقاد راسخ قلبی و عقلی بر دین اسلام بمانید .

البته این از برکت نهج البلاغه می دانم که امروزه حقیقتا محجور است و نیز همین مطلب این را نشان می دهد که مردم غرب آماده ی پذیرش اسلام هستند اگر ندای آن را به ایشان برسانیم .

خاطره ی دیگر حضور پر رنگ هل سنت در جلسات سخنرانی و آموزش قرآن ماست ، زیرا در این مرکز قرآن زیاد خوانده می شود و من حتی قبل از شروع سخنرانی آیاتی را که می خواهم درباره آن صحبت کنم را تلاوت می کنم و در بین سخنرانی هم آیات مورد اشاره را به صورت ترتیل می خوانم و این برای ایشان و حتی غیر مسلمانان بسیار جذاب است . مثلا یک بار یک خانواده مسیحی با حضور در مرکز اسلامی و شنیدن آوای قرآن ، مسلمان شدند و نیز دو خانواده ی اهل سنت در این مدت به مکتب تشیع گرویدند و این همه به برکت قرآن کریم و عنایت اهل بیت (علیهم السلام) بوده است . در اینجا مردم به مبلغین دین بسیار احترام می گذارند و اگر کسی بتواند واقعا پیام دین را به آنها برساند ، با جان و دل پذیرای اسلام می شوند .

و اما بهترین خاطره ام ، تشرف به حج بود که به فضل الهی توفیق زیارت خانه خدا و حرم نبوی و قبور ائمه بقیع را یافتم و در کنار بقیع ، مظلومیت ائمه بزرگوار را به چشم دیدم و از آنجا عزم خود را جزم کردم تا با هر امکانی که در اختیار دارم ، صدای اهل بیت و معارف ایشان را به جهان برسانم .

برای کسانی که اکنون در موسسه جامعه القرآن الکریم مشغول آموزش و حفظ قرآن هستند ، چه توصیه ای دارید ؟

اول این که قدر موسسه را بدانند ، من از اول تاسیس این مجموعه بودم و زحمات و تلاش هایی که استاد طباطبایی و سایر همکاران ایشان برای راه اندازی و توسعه آن کشیدند را دیده ام ، قدر مدیریت و اساتید موسسه را بدانند و تا حد امکان در راه رسیدن به هدف موسسه به آن کمک کنند .

دیگر اینکه به حفظ قرآن از نگاه یک تبلیغ کننده اسلام و مکتب تشیع نگاه کنند . قرآن یک هدیه الهی است و حافظ قرآن وظیفه نشر آن را داد . قرآن یک هدیه الهی است و حافظ قرآن وظیفه نشر آن را دارد . قرآن هم محدود به کشور خاصی نیست ، قرآن و پیامبر اسلام برای همه جهانیان آمده است . ((قُل یا اَیُّهَا النَّاسُ اِنِّی رَسُولُ الله اِلَیکُم جَمِیعا)) سوره اعراف آیه 158 رسول خدا صلی الله علیه و اله هم برای سران کشورها نامه فرستاد و آن ها را به اسلام دعوت کرد . اکنون نیز این وظیفه بر عهده ماست ندای اسلام را به سراسر جهان برسانیم . لذا باید زبان ارتباطی دنیا را که انگلیسی است بیاموزیم و با مردمی که مشتاق دانستن در مورد اسلام هستند ، صحبت کنیم .

بارقه های امید در دلم سو سو می زند . همین که تلاش های دوستانم را می بینم سرشار از مهر می شوم .